ریتم آهنگ

الهام‌گیری موسیقی از ماوراء طبیعت

الهام‌گیری موسیقی از ماوراء طبیعت

آغاز رشد موسیقی در اروپا

در اولین سال ها، موسیقی در اروپای لاتینی - مسیحی قرون وسطی، با این تصور که موسیقی کلیسا الهامی از ماورای طبیعت و پیام آسمانی است شکل گرفت. پاپ بزرگ (1) ملقب به گرگورا از روم نماینده موسیقی شد، چون معتقد بودند که روح مقدس به صورت ملودی در روح او دمیده شده است و به همین دلیل ملودی گرگوریانیک نام گذاری گردید. از همین ابتدا بود که پاپ نماینده زمین و آسمان شد و به همین دلیل پیام او را، پیام خدایی دانستند. بسیاری از تصاویر مینیاتور موجود است که کبوتری روی شانه او نشسته است و ملودی های مقدس را در گوش او زمزمه می کند و این ملودی پیامی خداگونه دربر داشته و کبوتر فرستاده آسمانی است. این افسانه های ماوراء طبیعت به تدریج تا اوایل قرن بیست مورد توجه موزیسین ها قرار گرفت و به همین نحو حفظ شد. مراسم مذهبی قرون وسطی به زبان لاتین بود و به همین دلیل، زمینه موسیقی، با زبان لاتین و مذهب گره خورده است. شکل گرفتن فرهنگ و به خصوص موسیقی در اروپا، زمینه ساز مسائل مذهبی و اعتقادی اروپائیان بود که اوج آن جنگ های صلیبی است (قرن 11-13). موسیقی گرگوریان در خدمت مذهب و کلیسا بود و موسیقی به طور یک صدایی و با استفاده از صدای مردانه (تنور)برای آواز عرضه می شد. نسل های قدیم برای تغییر دادن ملودی های گرگوریان، ارتباط تنگاتنگی با راهب های فرانسوی برقرار کردند و کوشش داشتند که رفرمی در کلیسا به وجود آورند که شامل ملودی های آسمانی باشد به دلیل اینکه، ملودی های آسمانی، مورد علاقه قرار گرفته بودند. و اکنون شایسته بود که حال، فرم زمینی مورد تحقیق قرار بگیرد! در سال 1942 گروهی از محققان موسیقی به این نتیجه رسیدند که موسیقی قرون وسطی با ریشه مذهبی و به خصوص آوازهای گرگوریان، یک امر خارق العاده در موسیقی و خارج از حوزه مسائل عادی تاریخ است. تحقیق در دین و افسانه ها مورد علاقه محققان تاریخ اروپا قرار گرفت. تحقیق در اعمال غیر مادی مثل دین دست مایه این محققان شد که بتوانند از این نقطه شروع در شناخت ماوراء طبیعی، به شناخت فرم هنری برسند. کلیساها موظف شدند که در کنار فرهنگ موجود برای خود فرمی جدید بسازند. فرم جدید کم کم زمینه ساز روحیه جدیدی گشت و هم زمان اطمینانی در روحیه جدید متبلور شد که با فرم گذشته تفاوت داشت. با اینکه جوانان مسیحیت را پذیرفته بودند و پا در تاریخ جدید و بالطبع موسیقی گذاشته بودند، اما باز هم نتوانستند فرم جدیدی را برای نیایش عرضه کنند و به این ترتیب همان موسیقی همچنان در خدمت مذهب مورد استفاده قرار گرفت. برای محققان و مورخان جالب توجه است که چگونه یک جریان فرهنگی که در سرتاسر آسیا شکل گرفته، در مناطق مختلف دریای مدیترانه همراه دو زبان لاتین و یونانی (این دو لغت = Koine)، به امپراتوری روم رسید. این جریان مثل دریای جوشان با جماعات مختلف و نژادهای مختلف، زبان ها و فرهنگ های مختلف، ادیان و سنن مختلف، شرایط اجتماعی مختلف، شرایط اقتصادی در طبقات مختلف، لنگر محکمی در دنیای آن روز انداخت و در قشر خاصی در یونان سکان گرفت. ادیان مختلف در دوران اولیه تمام مسائل سحرآمیز را با شرایط مختلف به درجه تکامل یکتاپرستی ارتقا دادند و آن را در یک تصویر رنگارنگ موسیقایی بیان داشتند. با کمال تأسف بخشی از آن فرهنگ گذشته که قابل تکرار نبود از دست رفته است، اما آنچه موجود بود دارای عناصر ارزشمندی بود که از ابتدا تا به امروز، به خصوص در افسانه های رومی یافت می شود.

آوازهای مذهبی (2) و روحانی

 

شکل اولیه موسیقی همراه با آوازخوانی با صدای تنور بود. در این جریان سه رابطه کاملاً متفاوت مطرح است، 1. آوازهای یهودی که قسمتی از آن در بخشی از آسیا گسترش یافت، 2. آوازهای هلنیسم که در دایره فرهنگی شرق مطرح گردید و 3. آوازهای ملی مذهبی که به زبان لاتین و از میلان (ایتالیا) ریشه گرفت. آنچه را که از پسالم درک می کنیم، باید به عنوان یک مجموعه ای از شعر مذهبی و موسیقی در نظر بگیریم: در این رابطه هر تفکر شاعرانه، دارای دو مصراع بود و این دو مصراع در حالت متصل به هم خوانده می شد. این شکل مصراع به مصراع و یا استفاده از هر دو مصراع تکراری به کار برده می شد. تکرار مصراع اشعار در ترکیب با موسیقی، ظرافت خاصی پیدا کرد و این ظرافت در فرهنگ جهانی آسیایی نمود می یافت. برای مثال در پسالم داوود (3)، با پیام بیدار کننده مسیح به آن اشاره شده است. در تصویر بالا نمایشی از آواز را داریم که خط بالا نشان دهنده آواز یهود، دو خیط وسط رومی، و خط پایین از میلان است.

در ابتدا چهار یا پنج ملودی بر اساس فاصله درجه پنجم (مثل Sol-Re) شناخته شده است. اما چرا ملودی مورد توجه قرار می گیرد؟ چون که بر اساس درجات دقیق فواصل بود و همچنین دارای ریتم و متریک است (چون با اوزان شعری ساخته می شد) و تأثیری بسیار منطقی می گذارد. در کرال های رومی با این چنین ملودی ها برخورد نشده است و عدم شکل گیری آن، تا ملودی های میلان باقی می ماند. اما موسیقی مشخصه ای از ملودی های شرق را داشت که تحت تأثیر ملودی های یونان و بیزانس است و در قرن 7-8 در اروپا شکل گرفت. ارزش معنوی غرب در همینه (4) است. به دلیل تقارن آواز با اشعار، توسط اسقف آمبروسیوز (5) شکل گرفت. او خواندن آوازهای مذهبی را در سال 386 برای هواداران خود میسّر ساخت.

مهم ترین مسئله در موسیقی این دوره، گره خوردن آن با موسیقی گرم و پر حرارت آسیا است. در همین دوره فرقه های مذهبی مثل گنوستیکر (6)، آریانر و غیره، خود را برای تبلیغ مذهب و یا به خدمت گرفتن موسیقی فعال کردند و با فعالیت خود به کلیساهای جامع راه پیدا کردند که بتوانند جماعت بیشتری را به عقاید خود جذب کنند. در نتیجه آنچه در مناطق شرق در موسیقی شکل گرفته بود، در اروپا مورد توجه قرار گرفت و به دور دست ها به شکل پسالم عرضه شد.

پی نوشت ها :

 

1. Gerogor- 604: مرگ

2. Hymnodie: اشعار و آواز مذهبی

3. در کتاب نیایش برای کلیسا که به عنوان یک اثر باارزش در عصر قدیم یهود عرضه شده بود.

4. Himne

5. Ambrosius

6. Gnostiker

 

منبع : زندباف، حسن، (1387)، تاریخ و فرهنگ موسیقی جهان، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، مرکز موسیقی، چاپ اول1388.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”